توسعه در ایران
موسسه حسابداری معتمد محاسب ساینا
انجام کلیه خدمات حسابداری

برخی از دلایل ذکر شده برای توسعه نیافتگی ایران عبارتند از:
علل جغرافیایی، خشک بودن بخش زیادی از ایران، فاصله شهرها، کاهش ارتباطات، دشواری مدیریت و برنامه ریزی
دلایل فرهنگی، کشور ما بارها توسط بیگانگان مورد حمله قرار گرفته و از لحاظ فرهنگی با فرهنگ های متعددی آمیخته شده است. حمله مغول به ایران. در حال حاضر دقیقا مشخص نیست هویت ما اسلامی است ایرانی است یا غربی دست روی هر بخشی از این هویت که بگذاریم با بخش های دیگری هویتی ما تعارض ایجاد می شود.
دلیل سیاسی، دشمنان نمی گذارند ما توسعه پیدا کنیم. دارایی های ایران که توسط آمریکا بلوکه شده است. تحریم اقتصادی. جنگ 8 ساله و ...
اما مسئله را به گونه ای دیگر هم می توان تحلیل کرد. وقتی می گوییم کشوری توسعه یافته هست یا نیست، منظورمان دقیقا چیست؟ پاسخ دقیق به سوال علل توسعه نایافتگی ایران مستلزم این است که بدانیم کشور ایران در چه زمینه هایی پیشرفته نیست و بعد علل آن را به طور خاص شناسائی و راه حل هایی برای آن ارائه دهیم. آیا وقتی از توسعه نیافتگی ایران صحبت می شود منظور توسعه نیافتگی سیاسی است؟ اقتصادی است؟ انسانی است؟ علمی است؟ تکنولوژیکی است؟ اگر گونه های مختلف توسعه یافتگی دست کم از لحاظ نظری از هم متمایز هستند، آیا بهتر نیست سوال را دقیق تر مطرح کنیم و برای مثال بگوییم چرا ایران به توسعه اقتصادی دست نیافته است؟ چرا به توسعه انسانی دست نیافته و چرا به توسعه سیاسی دست نیافته است؟ بی شک اگر سوال جزئی تر شود، احتمالا به پاسخ های مشخص تری خواهیم رسید. این در مرحله تجزیه است که ابتدا مسئله ای کلان را به اجزاء خرد تبدیل کرده آنها را حل می کنیم و بعد در مرحله ترکیب عوامل مختلف دخیل در توسعه را با هم مورد بررسی قرار می دهیم.

نکته دیگر آن که وقتی از توسعه یافتگی در هر حوزه ای صحبت به میان می آید باید مشخص کنیم ملاک ما برای سنجش توسعه یافتگی در آن زمینه خاص کدام است؟ آیا اصولا ملاک استانداردی در این زمینه وجود دارد؟

با توجه به وقتی که در نظر گرفته شده فرصتی برای بحث در این زمینه وجود ندارد. تنها برای اینکه مشخص شود تعریف توسعه یافتگی، گونه های مختلف توسعه یافتگی و ملاک های مختلف توسعه یافتگی چه تاثیری در پاسخ به سوال طرح شده خواهند گذاشت، به چند ملاک رسمی مورد استفاده در ادبیات توسعه یافتگی اشاره می کنم و نشان می دهم که بر مبنای هر یک از این ملاک ها کشورهای خاصی در صدر کشورهای توسعه یافته قرار می گیرند.

با توجه به اینکه کشور ما یک اجتماع است و کوچک ترین نهاد اجتماعی هم خانواده است بحث خود را در هر قسمت با مثالی آغاز می کنم. می خواهیم دو خانواده را از حیث اقتصادی با هم مقایسه کنیم و ببینیم کدام یک وضعیت بهتری دارند. درآمد ماهیانه یک خانواده یک میلیون تومان و درآمد خانواده دیگر پانصد هزار تومان در ماه است. سریعا پاسخ دهید که کدام خانواده از وضعیت بهتری برخوردار است؟

مشابه این مثال را در ادبیات توسعه یافتگی بارها و بارها در اخبار و رسانه ها شنیده اید که تولید ناخالص داخلی یا ملی را ملاک توسعه یافتگی معرفی می کنند.

تولید ناخالص داخلی یا ملی: ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور در یک بازهٔ زمانی معین است که با واحد پول جاری آن کشور اندازه‌گیری می‌شود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند. تولید ناخالص داخلی = مصرف خصوصی + سرمایه‌گذاری + مصارف دولتی + (صادرات - محدود).

با آنکه در اینجا با بحث عدد و رقم سر و کار داریم اما تا آنجا که من سراغ دارم صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان اطلاعات مرکز آمریکا هر ساله فهرست کشورها را بر اساس این ملاک ارائه می کنند که اختلافات جزئی بین این سه فهرست وجود دارد. اما در این فهرست اتحادیه اروپا، آمریکا (با حدود 12 میلیون دلار) و چین(حدود 9 میلیون دلار) در صدر جدول قرار دارند. البته این فهرست بر خلاف تعریف بر مبنای دلار آمریکا مرتب شده است.

همانطور که خود شما هم متوجه شدید، صرف اینکه درآمد یک خانواده بیشتر از درآمد خانواده دیگر است، دلیل نمی شود که آن خانواده از وضعیت بهتری هم برخوردار باشد. برای مثال اگر خانواده ای که ماهیانه یک میلیون تومان درآمد دارد 10 نفره باشد و خانواده ای که پانصد هزار تومان درآمد دارد دو نفره بی شک هر یک از اعضای خانواده دو نفره به طور میانگین ماهیانه 250 هزار تومان و هر یک از اعضاء خانواده 10 نفره به طور میانگین ماهیانه 100 هزار تومان می تواند مصرف کند. به نظر شما آیا می توان گفت که وضعیت خانواده دو نفره بهتر از خانواده 10 نفره است؟

این سوال مبنای شکل گیری ملاک دیگری برای توسعه یافتگی است که از آن تحت عنوان درآمد سرانه یاد می شود و از تقسیم تولید ناخالص داخلی بر تعداد جمعیت به دست می آید.

به نظر شما در صدر فهرست درآمد سرانه کدام یک از کشورهای جهان قرار دارند؟  لوکزامبورگ با 76 هزار،  نروژ با  66 هزار دلار و سوئيس با 57 هزار دلار در صدر این فهرست قرار می گیرند. این در حالی است که موقعیت این سه کشور در لیست درآمد ناخالص داخلی بسیار پائین تر است.

حال سوال دیگری مطرح می شود. همان دو خانواده مورد بحث را در خاطر بیاورید. تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که خانواده دو نفری هر چند در مجموع کمتر از خانواده ده نفری درآمد دارد، اما وضعیت بهتری دارد. اما این نتیجه گیری با یک پیش فرض صورت گرفت و این که این دو خانواده در یک شهر زندگی می کنند. اما فرض کنید که خانواده دو نفری در تهران و خانواده ده نفری در یک روستا زندگی می کنند. حالا مقایسه کنیم که کدام یک از این دو خانواده وضعیت بهتری دارند؟ بی شک از آنجا که قیمت وسایل لازم برای زندگی در تهران و یک روستای معمولی متفاوت است، به احتمال قوی خانواده روستایی با درآمد هر نفر 100 هزار تومان بهتر از خانواده تهرانی با درآمد هر نفر 250 هزار تومان زندگی خواهد کرد.

بر این اساس مقایسه درآمد سرانه کشورها بر اساس دلار چندان نشان دهنده وضعیت زندگی در کشورها نیست و بهتر است درآمد سرانه را بر اساس یکی از اجناس مقایسه کنیم. فرض کنیم درآمد سرانه کشورها را بر اساس توانایی خرید بنزین مرتب کنیم. در این صورت ونزوئلا با دویست و چهار هزار لیتر بنزین عربستان با 87 هزار لیتر و آمریکا با 71 هزار لیتر در صدر قرار می گیرند.

حال ممکن است بگویید اصلا ما برای مقایسه وضعیت بهتر کشورها نباید خودمان را به درآمد و مصرف محدود کنیم. برای مقایسه دو خانواده مورد بحث بهتر است ببینیم کدام یک از آنها در آرامش بیشتری زندگی می کنند. این ایده منشاء ملاک دیگری می شود که از آن تحت عنوان امید به زندگی یاد می شود. اینجا دیگر بحث سنجش ما قدری کیفی می شود و دشواری های تحقیق کیفی را پیدا می کند. بر اساس تعریف رسمی که می توانید شما این تعریف را نپذیرید امید به زندگی: میزان متوسط سالهایی که انتظار می‌رود یک فرد در یک کشور به آن عمر برسد. بر اساس این ملاک بیشترین امید به زندگی در جهان نه در آمریکاست و نه در کشورهای نروژ و سوئیس. بیشترین امید به زندگی را مردمان کشور ماکائو و آندورا با بیش از 85 سال و ژاپن و سنگاپور و سان ماریو و هنگ کنگ با حدود 82 سال دارند. آیا تا کنون اسم ماکائو و آندورا را شنیده بودید؟

ممکن است بگوییم که صرف خوش بودن هم ملاک نیست. انسان ها برای یک زندگی حیوانی صرف آفریده نشده اند و باید جهان را بشناسند و از این جهت باید نرخ سواد را هم در نظر داشت. اما سواد هم یک مقوله کیفی است که سنجش آن مستلزم تبدیل یک مقوله کیفی به یک مقوله کمی است. آیا سواد داشتن به توانایی خواندن و نوشتن است یا توانایی استفاده از کامپیوتر و دانستن زبان دوم؟  فعلا بر اساس تعریف رایج سازمان ملل که در نرخ سواد توانایی خواندن و نوشتن را ملاک قرار داده است ببینیم وضعیت کشورها چگونه است؟ تانزانیا، بارابادوس و اسلواکی، اوکراین ازبکستان، ارمنستان با بیش از 99 درصد، سوئد، برزیل، بلغارستان و ترکمنستان با بیش از 98 درصد در صدر کشورهای با سواد قرار دارند.

حال ممکن است گفته شود که این میزان از سواد چندان ارزشی ندارد و اگر کشوری بخواهد در تمامی ابعاد با مدیریتی علمی مسیر پیشرفت را در پیش بگیرد باید از حیث تولیدات علمی در سطح جهان حرفی برای زدن داشته باشد. در این صورت پای ملاک دیگری به میان کشیده می شود و آن ملاک چاپ مقالات بین المللی در مجلات آی اس آی می باشد.  

البته ملاک های دیگری هم برای توسعه یافتگی مطرح شده که اگر کسی علاقمند باشد می تواند آنها را دنبال کند. نکته دیگر هم اینکه ممکن است روی هر یک از ملاک های یاد شده و کشورهای معرفی شده حرف و حدیث باشد و بحث من هم همین است که وقتی می خواهیم درباره عناوینی مثل توسعه یافتگی که بار معنایی بسیار زیادی دارند صحبت کنیم بهتر است ابتدا منظور خودمان را به درستی مشخص کنیم.

حالا ببینیم رتبه ایران در هر یک از شاخص های یاد شده چیست و اگر بخواهیم در هر کدام از آنها یکی دو پله بالاتر برویم چه کارهایی باید بکنیم و چه موانعی را باید از سر راه برداریم و هر یک از این کارها چه نتایجی ممکن است به همراه داشته باشد.

با توجه به آمارهای مختلف موجود ایران در لیست درآمد ناخالص داخلی رتبه 17 یا 19 را داراست. با توجه به توضیحاتی که داده شد بی شک بالاتر بودن رتبه ایران نسبت به کشورهای اروپایی از جمله هلند(24)، بلژیک، سوئد، سوئیس و نروژ (43) فرض کنید می خواهیم درآمد ناخالص داخلی را افزایش دهیم. بیشترین سهم در درآمد ناخالص داخلی ایران را صادرات نفت به خود اختصاص می دهد. بر این اساس نمودار درآمد ناخالص داخلی در کشور ایران تابعی است از قیمت نفت. اما چه باید کرد که قمیت نفت افزایش یابد. یکی از راه کارها کاهش صادرات نفت است. با فرض ثبات تقاضا، کاهش عرضه می تواند به افزایش قیمت نفت منتهی شود. اما این کار به این سادگی نیست. تعهدات ایران در قبال اوپک و ... از طرف دیگر افزایش قیمت نفت باعث می شود که اجناس وارداتی هم گران تر شود. از سوی دیگر نداشتن مدیریت صحیح نشان دادیم که افزایش قیمت نفت به تنهایی هم برای ما راهگشا نیست.

ایران با درآمد سالانه بین 2300 تا 8700 دلار بین رتبه 58 تا 74 دنیا قرار دارد که همانطور که گفته شد این جابجایی زیاد به خاطر تاثیر قیمت نفت بر تولید ناخالص داخلی است. حالا فرض کنیم درآمد ناخالص داخلی ما ثابت است و می خواهیم درآمد سرانه را افزایش دهیم. راه حل کاهش جمعیت است، آن هم جمعیتی که کمترین بازده اقتصادی را دارند. اما به محض اینکه می خواهیم روی کاهش جمعیت به صورت کلی برنامه ریزی کنیم قشر سنتی مذهبی جامعه به مقابله به این مسئله برمی خیزند. اگر هم بخواهیم روی کاهش جمعیتی که بازده اقتصادی ندارند، یعنی افراد مسن و قشر کم مستضعف جامعه برنامه ریزی کنیم، محدودیت های اخلاقی و بحث های عدالت اجتماعی مانع کار ما خواهند شد. از طرف دیگر باید در نظر داشت که کاهش جمعیت در دراز مدت می تواند عواقب ناگواری برای

بحث امید به زندگی مطرح می شود. امید به زندگی در ایران 72 سال است و آمارهای مختلف رتبه ایران را در این زمینه بسیار متفاوت گزارش داده اند. سازمان سیا 133 و آمارهای دیگر 82 و 84 است. مطابق تحقیقات انجام شده دینداری با افزایش امید به زندگی رابطه مستقیمی دارد. پس برای افزایش امید به زندگی می توانیم روی دینداری و به خصوص معنویت گرایی دینی در جامعه سرمایه گذاری کنیم. اما در این زمینه ما تلقی رایج سنتی دینی روبرو می شویم. مضاف بر این که نداشتن مدل روشنی از معنویت گرایی می تواند کار ما را به نوعی پلورالیزم دینی خطرناک خواهد انجامید.

در ایران 84 درصد کل جمعیت و 87 درصد بالای 15 سال باسواد هستند و ایران بر اساس این شاخص در رتبه 74 قرار دارد. نرخ سواد را بخواهیم در کشور افزایش دهیم. با محدودیت های اقلیمی روبرو هستیم. پراکندگی جمعیت در ایران و شیوه های خاص زندگی برای مثال زندگی عشایری امکان برنامه ریزی و اجرای طرح های سوادآموزی را محدود می کند. البته در این زمینه باید مدال افتخار را به آقای قرائتی و نهضت سواد آموزی داد که چنین مسئولیتی را عهده دار شده اند.

ایران در سال 1387 رتبه 24 علمی را کسب کرد. نگاهی داشته باشیم به رتبه توليدات علمي ايران در رشته های مختلف، مهندسي نفت رتبه 8 ، پزشکي و نساجي رتبه 9، شيمي و بلور شناسي رتبه 11 ، تروديناميک و مهندسي ساخت رتبه 12 ، در شيمي آلي ، رياضي کاربردي و زمين شناسي رتبه 13 ، در پليمر رتبه 14 ، در مهندسي شيمي ، مکانيک، فيزيک و رياضي ، مهندسي هسته اي و مهندسي صنعتي رتبه 15 و در رشته سوخت و انرژي، علوم دامي و لبني رتبه 16، در رشته مهندسي عمران و کامپيوتر 17، در شيمي پزشکي، مهندسي فلزات و کشاورزي رتبه 18، در پزشکي داخلي ، دامپزشکي ، سم شناسي ، آلرژي ، اتوماسيون و سيستم هاي کنترل ، سراميک و مهندسي اقيانوس شناسي رتبه 19، در شيمي تجزيه ، ارتباطات راه دور ، تکنولوژي ساختمان ، شيمي فيزيک ، صنايع غذايي ، نانوفناوري ، شيمي کاربردي رتبه 20 و در رشته تحقيق در عمليات، علم مديريت ، علوم کامپيوتر جنبه سخت افزاري، در منابع آب و کتابداري و اطلاع رساني رتبه 21 . اما سوال این جاست که اگر بخواهیم مدیریت علمی را در کشور رواج دهیم با کدام یک از این علوم می توان مملکت داری کرد؟ احتمالا هیچ کدام. برای مملکت داری باید شناخت صحیحی از وضعیت جامعه و اقتصاد و سیاست و فرهنگ داشت که متاسفانه جایگاه ایران در تولید مقالات علمی در سطح جهانی بسیار پایین است.

ممکن است گفته شود وضعیت موجود هر چند اهمیت دارد، ولی از آنجا که کشورهای مختلف جهان در زمان های متفاوتی وارد مسابقه توسعه یافتگی شده اند، مقایسه وضعیت کنونی آنها با هم نمی تواند نشان دهنده برتری یک کشور نسبت به کشور دیگر نیست و ملاک بهتر سرعتی است که کشورها در مسیر توسعه در پیش گرفته اند. به این خبر توجه کنید. بر اساس گزارش توسعه انساني سازمان ملل در سال 2008 ايران با رشد 21.8 درصدي شاخص توسعه انساني در سالهاي پس از پيروزي انقلاب از نظر سرعت توسعه يافتگي بين 179 كشور دنيا پس از کشورهای چين، مصر و نپال در رتبه چهارم جهان ايستاد. بر این اساس استعداد ایران برای توسعه یافتگی بسیار بالاست. ببینید سوال اول با اینکه به اختصار درباره آن بحث شد این قدر به طول انجامید. اگر بخواهیم سوال دوم را مورد بحث قرار دهیم و نه از روی احساس بلکه از روی آمار و ارقام بحث کنیم، باید رتبه ایران را دست کم هر ده سال از ده سال قبل از انقلاب تا الان که 30 سال از انقلاب می گذرد پیش رو بگذاریم و ببینیم که مطابق آمار وضعیت ایران در هر یک از شاخص هایی که برای ما اهمیت دارد چه بوده و چه شده است و بعد تحلیل خودمان را از روند موجود ارائه کنیم. بدون در اختیار داشتن یک چنین اطلاعاتی هر گونه بحث در این زمینه بحث سلیقه ای خواهد شد که ملاکی عینی برای داوری درباره آن وجود نخواهد داشت
.

منبع:
واقعیات توسعه نیافتگی، حمید الیاسی، 1368
مجموعه نظریه ها کتاب توسعه 1370
ریشه های توسعه نیافتگی در جهان سوم، علیرضا علی آبادی، 1373
اسلام و توسعه مجموعه مقالات 1376
درآمدی بر نگرش ها و راهکارهای توسعه، مهدی قاسمی، 1378
موانع تاریخی توسعه نیافتگی در ایران، مصطفی وطن خواه، 1379
تمرکز گرایی و توسعه نیافتگی سیاسی در ایران معاصر، محسن مدیر شانه چی، 1379
ما چگونه ما شدیم، صادق زیباکلام، 1379
راز عقب ماندگی ایران و راه کارهای پیشرفت محمد جواد بکائیان، 1382
اقتصاد ایران و معمای توسعه نیافتگی، مسعود نیلی، 1383
آسیب شناسی توسعه فرهنگ دینی با نگاه به دو دهه گذشته، محمد جواد ابوالقاسمی، 1384
توسعه و توسعه نیافتگی، سعید حاجی هاشمی، 1384
مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، حسین عظیمی، 1385
تداوم توسعه نیافتگی، احمد ساعی، 1385
عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران، محمود سریع القلم، 1386
سرمایه اجتماعی و توسعه در ایران، مجموعه مقالات همایش 1387
از توسعه علمی تا توسعه ملی، 1387

 

تلاش کن که آنچه که دوست داری را به دست آوری اگر نه باید آنچه که به دست آورده ای دوست داشته باشی.

Offline

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : پورحسنی

درباره وبلاگ

- انجام کلیه امور تخصصی مرتبط با حسابداری شرکت های تولیدی ، بازرگانی و صنعتی ، خدماتی ، مهندسی و پیمانکاری 2- انجام عملیات مربوط به امور معوقه حسابداری و اصلاح حسابها وکدینگ حسابها 3- پیاده سازی سیستم حسابداری 4مشاوره رایگان درباره انواع نرم افزارهای حسابداری 5 طراحی ، فروش و آموزش نرم افزارهای مالی ، فروش ، خزانه ، حقوق و دستمزد ، انبار ، دارائیهای ثابت ، حسابداری صنعتی و اتوماسیون اداری 6- مشاوره مالی ، مالیاتی ، مدیریت ، بیمه قراردادها و بیمه تامین اجتماعی 7- تنظیم اظهار نامه مالیاتی ، تهیه صورتهای مالی و تحریر دفاتر قانونی پلمپ شده و و ارزش افزوده انجام کلیه خدمات حسابداری در استان قم با کادری مجرب فقط با یک تماس
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ دانشجوی حسابداری علمی کاربردی مالیاتی قم و آدرس hph.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 131
بازدید کل : 82714
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1