موسسه حسابداری معتمد محاسب ساینا
انجام کلیه خدمات حسابداری
آشنایی با مفهوم برنامهریزی و سابقه برنامه ریزی در ایران یوسف زنگانه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی واحد علوم و تحقیقات سابقه تاریخی برنامه ریزی منشاء و ماهیت برنامه ریزی به صدها هزار سال قبل بر میگردد، سابقه تاریخی برنامهریزی تقریباً به همان اندازه قدمت فرهنگ و تمدن بشر است. آثار به جا مانده از زندگی بشر اولیه نشان میدهد که از همان ابتدا برنامهریزی ضرورت یافته بوده است مثلاً در شکار که بالضروره به صورت گروهی صورت میگرفت گردآوری افراد و ابزار و سازماندهی و خلاصه هدایت آنان در حین شکار برای هر فعالیت لازم در زمان مناسب، مدیریت اولیه را به برنامه ریزی ابتدایی پیوند میداد. آشنایی با مفهوم برنامهریزی و سابقه برنامه ریزی در ایران یوسف زنگانه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی واحد علوم و تحقیقات سابقه تاریخی برنامه ریزی منشاء و ماهیت برنامه ریزی به صدها هزار سال قبل بر میگردد، سابقه تاریخی برنامهریزی تقریباً به همان اندازه قدمت فرهنگ و تمدن بشر است. آثار به جا مانده از زندگی بشر اولیه نشان میدهد که از همان ابتدا برنامهریزی ضرورت یافته بوده است مثلاً در شکار که بالضروره به صورت گروهی صورت میگرفت گردآوری افراد و ابزار و سازماندهی و خلاصه هدایت آنان در حین شکار برای هر فعالیت لازم در زمان مناسب، مدیریت اولیه را به برنامه ریزی ابتدایی پیوند میداد. (آیت الهی، 1377) برنامه ریزی در ایران باستان در فرهنگ مدیریت و برنامهریزی ایرانیان را از بنیانگذاران تفکر و شیوههای برنامهریزی میدانند. توجه کورش اول هخامنشی به ماهیت برنامهریزی، به ویژه عناصر و مفاهیم "آیندهنگری و پیش بینی" ، "تعیین هدف" و "زمانبندی انجام دادن فعالیتها" نسبت به زمان خود، شگفت انگیز مینماید:
راههایی که در 25 قرن قبل در ایران ساخته شدند نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی در ایران باستان میباشد. (آیت الهی، 1377) برنامه ریزی در تمدن اسلامی اسلام با احکام و فرایض مذهبی خود شاید معقولترین، منظمترین ، دقیقترین و وسیعترین برنامهریزی را به همراه آورده که هدف کلی "سیرالیالله" است. (آیت الهی، 1377) برنامه ریزی در غرب مدیریت و شیوهی آن در غرب قبل از هر چیز، چهرهای سیاسی داشت چنان که پس از سال 1500 میلادی، عقاید ماکیاولی مبتنی بر لزوم حداکثر استفاده از هر چیز در خدمت حاکم، طرفدارانی بسیار یافت. در حدود سال 1650 میلادی لویی چهاردهم ، امپراتور فرانسه، زندگی روزمره و شیوه حکومت خود را بر اساس یک زمانبندی دقیق قرار داد که طبیعاً دستگاه دولت نیز تا حدودی در تبعیت از این برنامهریزی قرار گرفته و به نوعی ملزم به زمانبندی میگشت. در اواخر قرن هفدهم برنامه ریزی با اهدافی صرفاً اقتصادی متولد شد. دانشمندی چون توماس هایز برنامهریزی را با هدف اصلی منفعت و آدام اسمیت در قرن هجدهم برنامهریزی را به منظور افزایش بازدهی کار و صرفهجویی در وقت به کار گرفتند. فدریک تیلور در اواخر قرن نوزدهم فلسفهی مدیریت علمی را با هدف افزایش تولید و سود بیشتر با برنامهریزی بنیان نهاد. در همین دوره هانری فایول فرانسوی نظراتی در خصوص مدیریت و برنامهریزی ارائه داد که به برنامه ریزی دولتی نیز توجه داشت. زیرا اولاً به خدمات به عنوان یک هدف در برنامهریزی توجه داشت. ثانیاً خود را به حوزه کارخانه و موسسه محدود نکرده، بلکه متوجه سطوح بالاتر سازمانی نیز بوده است. ثالثاً وی نظریه مدیریت و برنامهریزی خود را از انحصار بخش اقتصادی خارج کرده و به بخش های اجتماعی-فرهنگی (که معمولاً از وظائف دولت میباشند) نیز توجه داشته است. (آیت الهی، 1377) تعریف برنامه ریزی: برنامهریزی، واژهای است که تعاریف بسیار گوناگون، برای آن ارائه شده است و یافتن تعریفی واحد برای آن بسیار مشکل است. (محمودی و همکاران،1387)برنامهریزی یکی از مهمترین وظیفههای مهم مدیران است.(نامغ، 1386) برنامهریزی به عنوان یک عمل، اگر هدفدار نباشد، پوچ و توخالی است. اصولاً برنامه ریزی، تلاشی است برای برآورد پیشاپیش چگونگی تحقق یک هدف. (اس.آدامز، 1373) برنامه ریزی یعنی از پیش تصمیم گرفتن برای اینکه چه کار،چگونه،در چه صورت و به دست چه کسی صورت پذیرد. (آیت الهی، 1377) برنامه ریزی عبارتست از فرایند به کارگیری آن دسته از حقایق مرتبط و مفروضات مربوط به آینده که برای رسیدن به شیوه های دستیابی به هدفهای مشخص تعقیب می شوند. (آیت الهی، 1377) برنامهریزی یعنی نظام تصمیمگیری برای تعیین خط مشیها؛ (محمودی و همکاران،1387) برنامهریزی یعنی کوششی برای انتخاب بهترین راهکار؛ (محمودی و همکاران،1387) برنامهریزی یعنی جریان آگاهانه یا سلسله اقدامهای مرتبط با یکدیگر؛(محمودی و همکاران،1387) برنامهریزی یعنی پویش هدایت عقلایی مکانیزم تصمیمگیری در امور توسعه؛ (محمودی و همکاران،1387) برنامهریزی یعنی اندیشیدن و تنظیم پیشاپیش امور؛ (محمودی و همکاران،1387) برنامهریزی یعنی فعالیتی عمومی برای رسیدن به اهداف؛ (محمودی و همکاران،1387) برنامه ریزی عبارتست از تهیه ،توزیع و تخصیص عوامل و وسایل محدود برای رسیدن به هدفهای مطلوب در حداقل زمان با حداقل هزینه ممکن. (آیت الهی، 1377) برنامه ریزی یک فرآیند خردمندانه است و پلی است میان جایی که میخواهیم باشیم، برنامه ریزی تصویر روشنی از هدف، ابزار مورد نیاز، نوع فعالیت و روشهای مناسب جهت رسیدن به هدف است. (نامغ، 1386) اهمیت برنامه ریزی: - برنامهریزی تعیین جهت میکند یعنی نشان میدهد که چه کارایی و چگونه بایستی انجام شود. - برنامهریزی چارچوبی وحدت بخش بدست میدهد یعنی واحدهای مختلف سازمان در تحقق هدفها مشارکت میکنند لذا از هرج و مرج و تک رویها جلوگیری بعمل میآید. - برنامهریزی فرصتها و خطرها را مشخص میکند یعنی برنامه ریزی نمیتواند خطرهای ناشی از تصمیمگیری را بطور کامل از میان ببرد اما می تواند به تشخیص فرصتها و خطرهای بالقوه کمک کند و زیانهای ناشی از آنها را به کمترین حد ممکن برساند. - برنامهریزی معیاری برای عملکرد عرضه میکند یعنی یک برنامه مفید آنچه را که باید انجام شود معین میکند. (نامغ، 1386) هدفهای برنامه ریزی - افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیتها - اقتصادی بودن فعالیتها - تمرکز بر روی هدف و دوری از تغییر مسیر - فراهم آمدن ابزاری برای کنترل(نامغ، 1386) محاسن برنامهریزی و معایب عدم برنامه ریزی
|